عشق عقد دائم ما با غم و غربت است
عشق شب نامزدی ما با جدایی است
عشق کاری است که تنها از سینه سوخته های محبت و دود چراغ خورده های معرفت برمی آید
عشق منو توییم به اضافه یک پاییز قدم زنان
عشق یک نگاه نیست عشق یک کلمه نیست
عشق خلاصه شده در فاصله، عشق آزادی است
عشق شادی است
عشق آغاز روئیدن است
عشق رودخانه لیلی است که صدا ندارد
عشق جهنمی است که دوا ندارد
عشق چون دریاست
عشق رسوا و رسوایی است
عشق تنها و تنهایی است
عشق بستان است گلستان است بی پایان است
عشق آفتاب است لطف مهتاب است
عشق نوریست که در هر نظری جلوه گر است
عشق آتش دل های کباب است
عشق دردها را درمان می کند
عشق تمنای دو قلب است
عشق پیوستن بهترین محبتی است میان من و تو
نظرات شما عزیزان: